کاش باور داشتی...

کاش باور داشتی نگاه یخ زده آفتاب به شهر سوخته را 

که با آهنگی شبیه آهنگ سکوت همراه شده بود !

آهنگی که با نوای خاموش تردید نواخته میشد

و اشکی سرد رااز حسرتکده نگاه جاری میکرد!

کاش باور داشتی!

که از خاطره ها خبر سایه کم رنگی نخواهد ماند 

وتو تنها خواهی ماند!

وبه سایه ها می نگری با لبخندی خشکیده!

که آن نیز در شعله های اشک هایت خاکستر می شود!

آری کاش باور داشتی لبخند تلخ این سایه های ماندگار را!

که نوای شعف را در روح خسته می نوازند!

وتو به این خیال کذایی و شیرین چه عاشقانه دل می بندی!

[ یک شنبه 31 خرداد 1394برچسب:, ] [ 16:18 ] [ آرامش ] [ ]